معنی کارگردان سریال شلیک نهایی

محسن شاه محمدی

سریالی از محسن شاه محمدی

محسن شاه محمدی

وودی آلن

غایی، پایانی

شلیک. [ش ِل ْ لی] (اِ) تخلیه ٔ اسلحه ٔ آتشی و رها کردن تیر آن. (ناظم الاطباء). گشاد. افکندن تیر از سلاحی آتشی چون تفنگ و توپ.
- شلیک کردن، گشاد دادن یعنی انداختن تفنگ و توپ و امثال آن. (یادداشت مؤلف).
|| گاه بمعنی حرکت و سر و صدای ناگهانی و شدید خاصه در مورد خنده (شلیک خنده) نیز استعمال میشود. (فرهنگ لغات عامیانه).
- شلیک خنده، خندیدن به صدای بلند و ممتد فردی یا جمعی: شلیک خنده ٔ آنها به گوش می رسید.

نهایی در فارسی فرجامین (صفت) منسوب به نهایت: آخری آخرین.

رها کردن تیر، تخلیه اسلحه آتشی (اسم) تخلیه اسلحه آتشی (توپ و تفنگ) رها کردن گلوله، آوای خروج گلوله از سلاح آتشین، آوای خنده شدید: شلیک خنده آن ها به گوش می رسید.

خالی کردن توپ یا تفنگ،
(اسم) [مجاز] صدای ناگهانی و بلند خنده،
* شلیک کردن: (مصدر لازم و مصدر متعدی) آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ، تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ،

پایان و آخر چیزی،

(ش لُ) (اِ.) = شلک: صدای خالی شدن توپ یا تفنگ، رها کردن گلوله.

(نَ) (ص نسب.) پایان، آخر.

توت فرنگی , چلیک خوراکی

کرانین، پایانی، فرجامینن، انجامین

پایانی

1233